چند ما پیش به مناسبت عید غدیر در مراسم جشنی  شرکت کرده بودیم که به جز عده ای انگشت شمار، تمام خانم های حاضر در جلسه، چادری بودند. از آن چادری هایی که اتفاقا به چادرشان کش هم نمی زنند و حسابی هم رو می گیرند.

اما چیزی که توجه من را به خودش جلب کرد (و البته پیش تر هم قصد نوشتن این مطلب را داشتم اما تاخیر افتاده بود) این بود که خیلی از این خانم های چادری، آرایش داشتند. بعضی بیشتر و بعضی کمتر. بعضی تا حد رژ گونه و رژ لب و سایه و بعضی فقط چشم هایشان را مزین به خطی سیاه کرده بودند. همان چشم هایی که هر چقدر هم رو می گرفتند، باز هم پیدا بود.

این که افرادی به حجاب و دین و قرآن اعتقاد نداشته باشند و از سر اجبار، یک روسری کوتاه و نازک به سر بیندازند و هفت قلم آرایش کنند، برای من قابل هضم تر از این است که بعضی خانم های محجبه، چادر هم سر می کنند، حتی رو هم می گیرند، اما آرایش می کنند. چون دسته ی اول، علی الظاهر چندان اعتقادی به کلام خدا و سخنان ائمه ی معصومین ندارند. اما گروه دوم، با حفظ حجاب سفت و سخت خود، نشان می دهند که سخن خدا و خواست او برایشان ارزشمند است. خود را ملزم به اجرای دستورات الهی می دانند. سختی پوشش را به جان می خرند. بسیاری از زیبایی ها را از چشم نامحرم پنهان می کنند. اما چه می شود که حاضر نیستند آن یک خط سیاه را هم بر چشمانشان نکشند؟

نمی گویم از کار این عده، تعجب می کنم و درکشان نمی کنم. این دسته از خانم ها، به دلیل رعایت همین حجاب حداکثری و پنهان کردن خیلی از زیبایی ها، با همان اندک آرایش می خواهند نشان بدهند که ما هم مثل بقیه خانم ها، زیبا هستیم. غافل از اینکه حجاب، آمده است تا زیبایی های جسم را در برابر نامحرمان پنهان کند و در مقابل، زیبایی های روح را به ظهور برساند. قطعا دل کندن از همین میزان خود نمایی هم روح را پرواز می دهد و قلب را برای دریافت حقایق ملکوت، آماده تر می کند.

البته پدران و همسران این خانم ها هم می توانند اثر گذار باشند. آنها هم احتمالا به مسائل دینی پایبند هستند و چه خوب است همان قدر که رعایت دستورات الهی را بر خودشان واجب می دانند، به مصداق آیه ی «قوا انفسکم و اهلیکم نارا»* همسران و دخترانشان را نیز بر حذر بدارند.

خداوند در آیه ی 31 سوره ی مبارکه نور می فرمایند:

و قل للمومنت یغضضن من ابصرهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن و لایبدین زینتهن الا لبعولتهن او…

در این آیه ی شریفه، خانم های مومنه، دو بار نهی شده اند از آشکار کردن زینت هایشان.

گاهی با خودم فکر می کنم آیا گیره های روسری زینت شده با مروارید و سنگ و نگین های براق که این روزها بازارشان در بین مذهبی ها داغ است، روسری های نقره کوب، دستبند های اصل یا بدل که خانم های محجبه، حتی ساق دست می کنند اما آن ها را روی ساق می اندازند، انگشتر های بزرگ که از دور هم جلب توجه می کنند… آیا این ها زینت به حساب نمی آیند؟ و آیا بر اساس این آیه، نباید این ها را نیز از چشم نامحرمان پنهان کنیم؟

______________

* یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا قُوا أَنفُسکمْ وَ أَهْلِیکمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاس وَ الحِْجَارَةُ عَلَیهَا مَلَئکَةٌ غِلاظٌ شِدَادٌ لا یَعْصونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ (تحریم/6)

اى کسانى که ایمان آورده اید! خود و خانواده خویش را از آتشى که هیزم آن انسانها و سنگها است نگاهدارید، آتشى که فرشتگانى بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند، و هرگز مخالفت فرمان خدا نمى کنند و دستورات او را دقیقا اجرا مى نمایند