شهریور 91 - زندگی شیرین
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://zendegysherin.ParsiBlog.com
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان
از همسرمان چگونه انتقاد کنیم !؟ ...

همزمان با افزایش میزان انتقاد در خانواده ، شادکامی جای خود را به تلخ کامی داده ، روابط محبت آمیز به خصومت و دشمنی تبدیل می شود . انتقاد اگر در جای خود و با روش صحیح و مناسب انجام شود ، یک شیوه تربیتی کارآمد و موثر خواهد بود . ولی انتقاد با روش نادرست و تحریک آمیز ، به یک ضد تربیت مبدل می شود.
 طرح موضوع « تغافل» هرگز به این معنا نیست که از ایرادها و عیوب همسر خود ، همیشه چشم بپوشیم ، بلکه تغافل در برخی ازموارد ، معنا پیدا می کند و در سایر موارد باید با شیوه صحیح و سنجیده ای ، به اصلاح رفتار وی پرداخت.
 همسرانی که به جای انتقاد سازنده ، با تعریف نابجای خود ، مشکل را پیچیده تر می کنند ، خود نیز در حلقه هایی از مشکلات جدید گرفتار می شوند و همسرشان را دچار آفت خود بزرگ بینی می کنند.

ویژگیهای انتقاد سازنده 
 از مهمترین خصوصیت انتقاد سازنده می توان موارد ذیل را برشمرد
1 - انتقاد سازنده ، همیشه با بیان یکی از جنبه های مثبت طرف مقابل آغاز شده و با جلب اطمینان وی ، موضوع اصلی مورد انتقاد طرح می شود. چنین عملی موجب می شود که شنونده مقاومت کمتری را در پذیرش انتقاد از خود نشان دهد.

2 - انتقاد سازنده ، در قالب جملات و عبارات غیر مستقیم مطرح می شود و جنبه محکومیت و آمرانه و تحریک آمیز ندارد ؛ مثلا با این عناوین می توان انتقاد را به عملی سازنده مبدل نمود : « آیا بهتر نبود ؟ » ، « آیا صلاح می دانی ؟ » و ...

3 - انتقاد سازنده ، در خلوت و در غیاب دیگران نسبت به همسر باید انجام شود. در غیر این صورت شنونده انتقاد ، امنیت روحی خود را در معرض تهدید و مخاطره می بیند و در صدد مقابله به مثل برخواهد آمد.

4 - در هر نشست انتقادی ، طرح بیش از یک موضوع ، جایز نیست. اگر از همه جهات همسرمان را مورد انتقاد قرار دهیم ، او را علیه خود برانگیخته ایم و نتیجه ای عاید ما نخواهد شد.

5 - چنانچه در مراحل اولیه ، به صورت ایماء و اشاره انجام شود ، رعایت ادب و دوستی نیز برتفاهم زن و شوهر می افزاید .
 در سیره نبوی آمده است که وقتی به پیامبر اکرم (ص) درباره رفتار نامناسب شخصی اطلاع می دادند ، پیامبر بدون آنکه از او نام ببرند می فرمودند که چرا بعضیها چنین و چنان می کنند؟ و از این طریق ضمن اصلاح رفتار آن مرد ، آبروی تو نیز محفوظ می ماند

مقایسه انتقاد سازنده و انتقاد مخرب
1 - انتقاد سازنده با نیت خیرخواهانه انجام می شود ، انتقاد مخرب با سوءنیت انجام می شود .

2 - انتقاد سازنده لحن انتقاد کننده مشفقانه است ، در انتقاد مخرب لحن انتقاد کننده ، سرد و بی روح است .

3 - انتقاد سازنده هدف انتقاد ، ارشاد و اصلاح است ، در انتقاد مخرب هدف انتقاد، تخریب و تضعیف شخصیت است .

4 - انتقاد سازنده ، در خلوت ( تنهایی ) انجام می شود، انتقاد مخرب در حضور دیگران انجام می شود .

5 - انتقاد سازنده ، باتوجه به ظرفیت روانی همسر انجام می شود ، انتقاد مخرب بی توجه به ظرفیت روانی همسر انجام می شود .

6 - انتقاد سازنده با عبارات پیشنهادی ارائه می شود، انتقاد مخرب با عباراتی تحکمی وآمرانه ارائه می شود.

7 - انتقاد سازنده ،صرفا از رفتار و کار خطابه عمل می آید، انتقاد مخرب ، متوجه تمام شخصیت خطا کار می گردد .

8 - انتقاد سازنده ، بدون توهین و تحریک عصبی انجام می شود ، انتقاد مخرب با توهین و تحریک عصبی همراه است .

9 - در انتقاد سازنده انتقادگر ، فرصتی برای جبران به انتقاد شنونده می دهد ، در انتقاد مخرب انتقاد گر ، هیچ گونه فرصتی نمی دهد.

10 - انتقاد سازنده ، از یک جنبه مثبت طرف مقابل آغاز می شود، انتقاد مخرب بلافاصله از یک جنبه منفی طرف مقابل آغازمی شود.

11 - در انتقاد سازنده روش انتقادگر، عیب پوشی و راز داری است ، در انتقاد مخرب روش انتقادگر ، عیب جویی و افشای راز است.


[ چهارشنبه 91/6/22 ] [ 2:8 عصر ] [ فریبا معلم ] [ نظرات () ]

وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است (دکتر علی شریعتی) *************************** دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند ( دکتر علی شریعتی ) *************************** اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است ( دکتر علی شریعتی ) *************************** اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم میزنم که با هر نفس گامی به تو نزدیک تر میشوم . این زندگی من است (دکتر علی شریعتی) *************************** وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم (دکتر علی شریعتی) *************************** اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه‌ای را بالا ببری (دکتر علی شریعتی) *************************** به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق.آدم با غرور می تازد،با دروغ می بازد و با عشق می میرد (دکتر علی شریعتی) *************************** خدایا به هر که دوست میداری بیاموز که عشق ورزیدن بهتر از زندگی کردن است و به هر که دوست‌تر میداری بچشان که دوست داشتن بهتر از عشق ورزیدن است(از نظره دکتر شریعتی عشق تب تندی هست که خیلی زود خاموش میشه و به خاطر همینه‌که دوست داشتن برتر است) *************************** من هرگز نمی نالم، قرنها نالیدن بس است. من میخواهم فریاد بزنم، اگر نتوانستم سکوت میکنم، خاموش بودن بهتر از نالیدن است، نالیدن فرزندان ماکیوالیسم را مغرور میکند....... *************************** خدایا زیستنی به من بیاموز که از بیثمری لحظه‌ی مرگ حسرت نخورم. خدایا: تو چگونه زیستن را به من بیاموز، چگونه مردن را خود خواهم آموخت!! *************************** زندگی یعنی آزادی، ایمان، فرهنگ، نان و دوست داشتن *************************** عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است. اگر دوری به طول انجامد ضعیف میشود و اگر تماس تداوم یابد به ابتذال کشیده میشود، و تنها با بیم، امید، تزلزل، اضطراب و دیدار و پرهیز زنده و نیرومند میماند.امّا دوست داشتن با این حالات نا آشناست. دنیایش دنیای دیگریست..........! *************************** خدایا همواره تو را سپاس میگزارم که هرچه در راه تو و پیمان تو پیشتر میروم، بیشتر رنگ میبرم، آنها که باید مرا بنوازند میزنند، آنها که باید همگامم شوند ساده راهم میشوند، آنها که باید امیدوارم کنند و تبرئه‌ام کنند، سرزنشم میکنند نومیدم میکنند......تا چشم انتظارم تنها به روی تو باز ماند، تنها از تو یاری طلبم، در حسابی که با تو دارم شریکی نباشد تاتکلیفم با تو رشن شود.تا تکلیفم با خودم معلوم گردد!! *************************** خداوندا من در کلبه حقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرشه کبریایی خود نداری! من خدای چون تو دارم و تو چون خودی نداری!


[ چهارشنبه 91/6/22 ] [ 2:6 عصر ] [ فریبا معلم ] [ نظرات () ]
داستان کوتاه وزیبای نحوه برخورد بودا با یک زن ...

بودا به دهی سفر کرد .

زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد.

بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد .

کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت :

«این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید»

بودا به کدخدا گفت :

«یکی از دستانت را به من بده»

کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت .

آنگاه بودا گفت :

«حالا کف بزن» کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: « هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند»

بودا لبخندی زد و پاسخ داد :

هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند .

بنابراین مردان و پول‌هایشان است که از این زن، زنی هرزه ساخته‌اند .

برو و به جای نگرانی برای من نگران خودت و دیگر مردان دهکده ات باش


[ چهارشنبه 91/6/22 ] [ 2:5 عصر ] [ فریبا معلم ] [ نظرات () ]
میان ‌وعده‌های کم کالری ...

برای حفظ سلامتی بدن و نیز برای رسیدن به تناسب اندام، رعایت یک رژیم غذایی مناسب، ضرورت دارد و استفاده از میان وعده‌های سالم نیز بخشی از آن است....

 

پاپ کورن

1- شش پیمانه پاپ‌کورن مایکروویو شده

اگر می‌خواهید یک میان ‌وعده زیاد ولی کم کالری بخورید،‌ استفاده از پاپ‌کورن، ‌پیشنهاد خوبی است.

همچنین این میان وعده دارای مقدار زیادی فیبر است که می‌تواند شما را تا مدت زیادی سیر نگه دارد.

 

چربی اشباع شده: 0/5 گرم

سدیم: 220 میلی‌گرم

کلسترول: ‌0 میلی‌گرم

کربوهیدرات: 24 گرم

 

2- چهارده عدد بادام

هنگامی که به آشپزخانه دسترسی ندارید به عنوان مثال زمانی که در ترافیک سنگینی گیر کرده‌اید و نیاز به خوردن میان وعده‌ای سالم دارید می‌توانید 14 عدد بادام بخورید؛ با این کار بدن شما 98 کالری دریافت خواهد کرد.

بادام‌ها سرشار از فیبر و پروتئین هستند و گرسنگی را برای مدت زیادی از شما دور می‌کنند.

 

چربی اشباع شده: 0/63 گرم

سدیم: 0 میلی‌گرم

کلسترول: 0 میلی‌گرم

 

3- سیب‌ پخته شده

سیب‌ها یکی از سالم‌ترین میان‌وعده‌ها به شمار می‌روند و به روش‌های زیادی می‌توان از آن‌ها استفاده کرد. یکی از این روش‌ها پختن آن است.

سیب پخته شده دارای همان مقدار فیبر و ویتامینی است که در سیب تازه وجود دارد. اگر می‌خواهید سیب شما خوشمزه‌تر شود می‌توانید روی آن مقداری پودر دارچین بریزید بدون آن که هیچ کالری به آن اضافه شود.

 

چربی اشباع شده: 0 گرم

سدیم: 2 میلی‌گرم

کلسترول: 0 میلی‌گرم

 

4- سه چهارم پیمانه قطعات یخ‌زده انبه

قطعات یخ‌زده انبه را هم به صورت بسته‌بندی شده و آماده و هم به صورت خانگی می‌توانید تهیه کنید. استفاده از این میان وعده راه مناسبی برای درفت بتاکاروتن است . سه چهارم پیمانه از قطعات انبه یخ‌زده دارای فقط 90 کالری است و 60 درصد از نیاز روزانه بدن به ویتامین C را برطرف می‌کند.

 

چربی اشباع شده: 0 گرم

سدیم: 0 میلی‌گرم

کلسترول: 0 میلی‌گرم

 

5- برش‌های سیب با کره بادام زمینی

لایه نازکی از کره بدون نمک بادام زمینی را روی سه چهارم پیمانه برش سیب بمالید. مراقب باشید بیش از دو قاشق چای‌خوری کره بادام زمینی روی برش‌ها نمالید. این میان وعده دارای 90 کالری است.

 

چربی‌ اشباع شده: 0/8 گرم

سدیم: 2 میلی‌گرم

کلسترول: 0 میلی‌گرم

 

6- ماست با مغز تخمه آفتابگردان

یک قاشق چایخوری مغز تخمه آفتابگردان را درون نصف پیمانه ماست بدون چربی بریزید. مغزها دارای 19 کالری هستند و کل این میان وعده کمتر از نیم گرم چربی اشباع شده دارد. مطمن شوید مغزهایی که استفاده می‌کنید بدون نمک باشند بخصوص اگر مراقب مقدار سدیم بدنتان هستید.

 

چربی اشباع شده: 0/26 گرم

سدیم: 0 میلی‌گرم

کلسترول: 0 میلی‌گرم

 

7- بیست عدد پسته

از مقدار چربی زیاد موجود در پسته نترسید چرا که اکثر این چربی‌ها اشباع نشده و یا چربی‌های خوب برای بدن هستند. با خوردن 20 عدد پسته تنها 80 کالری و کمتر از یک گرم چربی اشباع شده دریافت کنید. پسته‌ها سرشار از پروتئین، فیبر ویتامین و مواد معدنی کلیدی هستند. بهتر است پسته‌ها را یا به صورت خام و یا بوداده بدون نمک بخورید.

 

چربی اشباع شده: 0/8 گرم

سدیم: 0 میلی‌گرم

کلسترول: 0 میلی‌گرم

 

8- موز یخ ‌زده با ماست

اگر به دنبال راهی ابتکاری برای اضافه کردن میوه به رژیم غذایی خود هستید موز یخ زده با ماست پیشنهاد خوبی خواهد بود. موزها را پوست کنده و آن‌ها را به دو نیم تقسیم کنید و مقداری ماست روی آن‌ها بمالید سپس یک عدد چوب بستنی را درون هریک فرو کنید و درون فریزر قرار دهید. پس از این که موزها منجمد شدند آن‌ها را از فریزر بیرون آورید و آن را با میل بخورید. هر نصف موز چوب دار، کمتر از 80 کالری دارد.

 

چربی اشباع شده: 0/35 گرم

سدیم: 3 میلی‌گرم

کلسترول: 7 میلی‌گرم

 

9- یک پیمانه انگور

انگورها دارای مقدار زیادی آب هستند و یک پیمانه پر از انگور فقط 62 کالری دارد. آب درون انگورها به شما کمک می‌کند تا احساس سیری کنید. انگورها سرشار از ویتامین K و منگنز و مقداری فیبر هستند. خوردن تازه یا یخ زده آن خواص فوق‌العاده‌ای دارد.

 

چربی اشباع شده: 0/1 گرم

سدیم: 2 میلی‌گرم

کلسترول: 0 میلی‌گرم


[ چهارشنبه 91/6/22 ] [ 2:3 عصر ] [ فریبا معلم ] [ نظرات () ]

خوبان نه در ازدحام روز گم می شوند ونه در خلوت شب

بدان تو همیشه پیدایی...

این دل نازک همیشه یادت می کندگاه با دیدار گلها ارزویت می کند...

گاهی هم از دوریت اندر کنار پنجره از هزاران قاصدک پرس وسوالت می کند.

3-ارزش دوست برایم به قدریست که پلی برای عبورش میشوم حتی اگر

لحظه ای به زیر پایش نگاه نکند.

التماس دعا دوستتون دارم دوستان گلم که وقت گذاشتین


[ چهارشنبه 91/6/22 ] [ 12:27 عصر ] [ فریبا معلم ] [ نظرات () ]

این‌ها را که نباید به بچه‌ها گفت

 


والدین باید به نحوه رفتار و ارتباط خود با فرزندان شان توجه بیشتری نشان بدهند. همچنین باید در انتخاب کلمات و نحوه بیان آن‌ها دقت کنند و بدانند که حرف‌هایشان مستقیم روی فرزندان تأثیر می‌گذارد.

 


تربیت کودکان

یک جمله ساده ناامید کننده از سوی والدین، می‌تواند ذهن کودک را مدت‌ها درگیر کرده و او را سرخورده کند. این نکته را در ذهن داشته باشید که واژگانی که آزاردهنده هستند هرگز از ذهن پاک نمی‌شوند و جبران آن‌ها سخت است.

درست است که گاهی مشکلات زندگی باعث می‌شود کنترل اعصاب خود را از دست بدهید و به رفتار و کلماتی که بر زبان می‌آورید توجه نداشته باشید، اما سعی کنید هوشیارانه و با شکیبایی با فرزندان خود رفتار کنید.

گاهی ساکت ماندن بهتر از گفتن یک کلمه یا واژه آزار دهنده است. در واقع با این نحوه عملکرد به فرزند خود یاد می‌دهید چگونه در موقعیت مشابه با شما رفتار کند. سعی کنید الگوی مناسبی باشید، به خصوص در لحظات سخت و پر چالش زندگی. والدین با نگفتن این جملات می‌توانند موقعیت‌های ناامید کننده و نامطلوب را به یک وضعیت مناسب تبدیل کنند.

من اهمیت نمی‌دهم

بچه‌های کوچک دوست دارند جزییات مکالمات و گفت‌وگوهایی را که حین بازی با دوستان خود داشته‌اند، مو به مو بازگو کنند، اما گاهی خارج از حوصله والدین است و آن‌ها نمی‌خواهند جزییات را بشوند. اما مواظب باشید که نگویید «برای من مهم نیست» یا «به من چه مربوط؟»، چون با گفتن این جمله، صحبت کودک خود را قطع کرده‌اید و ناخودآگاه به او گفته‌اید به چیزهایی که برای او مهم است اهمیت نمی‌دهید. اکثر پدر و مادرهایی که بچه‌های بالغ دارند گله‌مند هستند که چرا فرزندشان با آن‌ها صحبت نمی‌کند، علت این رفتار برمی گردد به نحوه برخورد و ارتباط والدین که در کودکی با آن‌ها داشته‌اند. آیا در دوران کودکی به حرف‌های آن‌ها خوب گوش کرده و شنونده خوبی بوده‌اید.

زمانی که وقت کافی برای شنیدن حرف‌هایشان ندارید به آن‌ها بگویید که الآن نمی‌توانید روی حرف‌هایش تمرکز کنید. می‌توانید زمانی را تعیین کنید که حرف‌هایش را با شما در میان بگذارد. بچه‌ها نیاز دارند با والدینشان صحبت کنند پس سعی کنید این فرصت را برای آن‌ها ایجاد کنید و حتی یک روز را هم از آن‌ها نگیرید.

مطابق سن خودت رفتار کن

دختر شما هفت سال سن دارد اما فکر می‌کنید مثل یک دختر سه ساله رفتار می‌کند. روان‌شناسان کودک می‌گویند در واقع این عکس‌العمل والدین به رفتار بچه برنمی‌گردد بلکه والدین سعی دارند وضعیت ناامیدکننده خود را کنترل کنند.

درست است که گاهی مشکلات زندگی باعث می‌شود کنترل اعصاب خود را از دست بدهید و به رفتار و کلماتی که بر زبان می‌آورید توجه نداشته باشید، اما سعی کنید هوشیارانه و با شکیبایی با فرزندان خود رفتار کنید. گاهی ساکت ماندن بهتر از گفتن یک کلمه یا واژه آزاردهنده است.

 

بچه ممکن است مطابق سنش رفتار کند، ولی ما با گفتن این جمله می‌خواهیم خودمان احساس بهتری داشته باشیم. بچه‌هایی که انتقاد والدین را می‌شنوند سعی می‌کنند با کارهای غیرمعمول توجه آن‌ها را جلب کنند.

وقتی احساس می‌کنید عصبی شده‌اید، سعی کنید فقط آرام و بی‌حرکت بایستید و کاری نکنید. این کار باعث می‌شود آدرنالین شما پایین بیاید و به جای اینکه قسمت هیجانی مغز عمل کند، قسمت منطقی و عقلانی آن به کار بیفتد.

عذرخواهی کن

بچه پیش دبستانی شما، اسباب بازی یکی از همبازی‌هایش را برداشته و باعث شده او گریه کند. به جای اینکه از او بخواهید عذرخواهی کند، به او یاد دهید با محبت و دلسوز باشد، کاری که بسیار ستودنی است.

با اجبار کردن کودک برای عذرخواهی کاری پیش نمی‌رود، مهارت اجتماعی بودن و با محبت بودن چیزی است که او نیاز دارد یاد بگیرد. شاید مفهوم عذرخواهی برای بسیاری از بچه‌ها هنوز گنگ باشد، پس چه بهتر است خودتان به جای او عذرخواهی کنید چون شما الگوی او هستید و او ناخودآگاه یاد می‌گیرد که در چنین موقعیت‌هایی چه کار کند.

تربیت کودکان
نفهمیدی؟

شما چند بار سعی کرده‌اید که به کودک خود جدول ضرب یا پرتاب کردن توپ را یاد دهید، اما وقتی می‌بینید هنوز یاد نگرفته فوراً نگویید «نفهمیدی؟»، چون کودک اگر چیزی را یاد بگیرد خودش دوست دارد با انجام آن والدینش را خوشحال کند.

گفتن این کلمه یک نوع قضاوت عجولانه است و پرسیدن اینکه: «چرا نفهمیدی؟»، یک نوع احساس سرخوردگی به کودک دست می‌دهد. پس با گفتن این کلمه، پیغام ناخوشایندی را منتقل نکنید. به جای آن می‌توانید کمی استراحت کرده و دوباره قدم به قدم آموزش را شروع کنید، شاید تغییر نحوه آموزش بیشتر به یادگیری او کمک کند.

می‌روم و تنهایت می‌گذارم

تصور کنید به یک محوطه بازی یا پارک رفته‌اید و بعد از یک ساعت مجبورید آنجا را به خاطر یک قرار کاری ترک کنید اما کودک شما نمی‌آید. نباید بگویید: «من رفتم، تو اینجا تنها بمان». بچه این حرف شما را جدی می‌گیرد و می‌ترسد. او را رها کنید، اما چه اتفاقی می‌افتد وقتی ببیند شما هنوز آنجا هستید و تهدید شما دروغ بوده؟ ما می‌خواهیم او حرف ما را باور کند پس چیزی را که حقیقت ندارد به او نگویید.

شاید برخی والدین بگویند: «خوب مجبوریم در آن لحظه آن‌ها را تهدید کنیم»، اما تهدید شما نباید توخالی و غیرواقعی باشد. به جای اینکه بگویید تنهایت می‌گذارم، راه خود را بگیرید و بروید، نیازی به تهدید نیست، مطمئن باشید خودش دنبال شما راه می‌افتد.


[ دوشنبه 91/6/20 ] [ 10:12 عصر ] [ فریبا معلم ] [ نظرات () ]

قسمت اول 


دکتر اسماعیل شفیعی سروستانی، محقق و پژوهشگری توانمند و از نویسندگان و روزنامه ‌نگاران فعال عصر ماست که تاکنون بیش از 670 مقاله، 150 رساله ‌پژوهشی و 30 کتاب مستقل در حوزه‌های گوناگون فرهنگی، از قبیل غرب‌شناسی، ادبیات فارسی، مطالعات فرهنگی و به‌ ویژه مطالعات مهدوی و آخرالزّمان شناسی، از ایشان به‌ چاپ رسیده ‌است. استاد  با تأسیس «موسسه فرهنگی موعود»، گام ارزنده ای را در جهت نشر معارف حقه علوی و ترویج فرهنگ ناب مهدوی برداشت و اکنون نیز به عنوان سردبیر و مدیر مسوول ماهنامه فرهنگی «موعود عصر» و همچنین پایگاه اینترنتی موعود، در این زمینه فعالیت می نماید.


- حضرتعالی در برخی از مقالات، به نوعی نگاه انتقاد آمیز در خصوص عملکرد رسانه ها به ویژه صدا و سیما در خصوص مقوله مهدویت داشته اید، اگر امکان دارد در این خصوص توضیحاتی را بفرمایید؟

ما وقتی می گوییم که جایگاه این موضوع(مهدویت) در رسانه ها، جایگاه این موضوع در عمل اجتماعی، سیاسی، کجاست؟ همه اش ناظر به یک سوء برداشت و سوء تفاهم است.

یک سوء تفاهم اتفاق افتاده است. مثل اینکه شما می گویید که سهم مالک این خانه، در استفاده از این خانه چقدر است؟

این سوال به نظر شما وجهی دارد؟ یک سوال بی معنی است. سهم مالک این خانه در استفاده از این خانه، کل خانه است.

اینکه می گویم سوء تفاهم اتفاق افتاده است بخاطر اینکه جایگاه امام(عج) شناخته نشده است. یکی از بزرگترین مصیبت های ما مردم، عدم معرفت درباره جایگاه امام است، جایگاه امام را نمی شناسیم، به همین خاطر به امام به عنوان یکی از دیگران یا یکی چون دیگران نگاه می کنیم، امام یکی از دیگران یا یکی چون دیگران، یکی در عرض دیگران نیست، جایگاه و مقام در واقع در طول قابل شناسایی است، نه در عرض دیگران. دیگری وجود ندارد، وجود همه عاریتی است. این باید فهمیده بشود، وجود کل مخلوقات، عاریتی است و طفیلی وجود امام است یعنی خلائق موجودند از صدقه سر وجود حضرات معصومین و امام زمان علیهم السلام، پس همه عالم متعلق به این بزرگان و متعلق به جانشین خدا و خلیفه خدا و امام مبین هست. هر چه دیگران سهم می برند از قبل ایشان است که سهم می برند.

شما چون از سهم امام در رسانه پرسیدید من به این مقطع رسیدم، خوب معلوم است که ظلم اتفاق می افتد. شما بفرمایید که سهم فوتبالیست ها در میان بیش از 65 میلیون نفر ساکنان این سرزمین در رسانه ها چقدر است؟ مشخص کنید که سهم نویسنده ها چقدر است، سهم شاعران چقدر است، سهم صنعت کاران چقدر است، سهم وکلا و ... را معلوم کنید و تقسیم به نسبت بکنید و بگویید که این مقدار هم سهم فوتبالیست ها است، آیا از نظر شما در ایران معلم ها، اساتید دانشگاهی، خطاطان، محققان سهمشان مراعات شده و داده شده؟ یا فوتبالیست ها و هنرپیشه ها و مجریان تلویزیون؟

پس بقیه جایی برای سخن ندارند، یعنی اجازه ای نیست برای گفتگو کردن، چرا گفتگو می کنند وقتی که عددی نیستند؟ همه خلق خدا طفیلی اند و مخلوقات طفیلی اند. به تبع هستند، یعنی وجودشون به تبع ایشان است. در طول قابل شناسایی هست. یعنی امام(عج) رجحان و برتریت و افضلیت و اشرفیت و اولویت دارند.

اگر این معنا درک شود متوجه می شویم که در هر کجا و هر موضوعی از معاملات و مناسبات فردی و جمعی که می خواهد گفتگو و شناسایی و تصمیم گیری شود، در امور جزئی و کلی همه مناسبات فردی و جمعی مادی و معنوی، اولویت و اولیت و اشرفیت و افضلیت با امام حی است. یعنی در تمام امور جزئی و کلی، مادی و معنوی، همه معاملات و مناسبات، درباره کل مخلوقات، همینکه بخواهید واردش شوید اولیت، اشرفیت و افضلیت به امام زمان (عج) است. اول هست و آخر هست. و اگر در این خصوص از این پنجره وارد نشوید، هر سخن دیگری و هر عمل دیگری با احتیاط می گویم که قابل قبول نیست.

امام زمان
- آیا عملکرد رسانه های ما در خصوص مهدویت و مقوله انتظار حضرت صاحب(عج) قابل قبول است؟

در خصوص رسانه های موجود ما باید عرض کنم که اساسا در ماهیت این رسانه ها سخن و جود دارد و قابل نقد و بررسی هستند تا عملکرد،

از ماهیت تا عملکرد و صورت های بیرونی قابل گفتگو و قابل نقد است، شما با مجموعه ای از برنامه ها و برنامه سازان روبرو هستید که در غفلت تمام عیار از این مباحث ولایی و مهدوی، در غفلت از جایگاه و شأن امام و سهم امام که مالک همه عالمند، حتی به اندازه یک محصول تبلیغاتی ناچیز مثل پفک و ... ، برای امام مالک و ولی تام و تمام، احترام قائل نیستند تا چه رسد به اینکه حق قائل باشند. به همین خاطر می بینید که اصلا امام عصر(عج) در رسانه های ما جایگاه ندارد. از نظر من اصلا رسانه کیست که بخواهد جایگاه داشته باشد. تا چه رسد به اینکه بخواهد به دیگری جایگاه بدهد. او کسی نیست که بخواهد به امام جایگاه بدهد. او باید از امام کسب وجهه کند، کسب جایگاه و شأن کند، عددی نیست. من میگویم که تمام دیدار و گفتگوها باید عوض شود، تمام نگرش ها و ادبیات باید عوض شود، چه جایگاهی در رسانه دارد؟ رسانه کیست که باید جایگاه بدهد؟ حالا این کسی که خودش وجهه ای ندارد نباید برای خودش جایگاهی قائل باشد مگر به اذن او. چنان خودش را در عرش قرار داده در اولویت برده، در افضلیت و اشرفیت قرار داده که می خواهد به این امام صاحب همه عالم جایگاه بدهد، سهم بدهد، وقتی هم که می خواهد سهم بدهد به دلیل همان ادامه جهالت و ندانم کاری اش، نگاهش به امام، عوامانه ترین سطح را دارد، عوامانه ترین نگاه را دارد.

یعنی چه؟ یعنی اولا از میان هزاران برنامه و برنامه ساز رادیویی و تلویونی، هزاران و میلیونها ساعت در سال، یک بخش بسیار ناچیز غیر قابل نگاه وتوجه، که می شود فرض کنید دو ساعت در هفته، یک نگاه سانتی مانتلالیزم شاعرانه نه، بلکه احساسی سانتی مانتال، به این وجود شریف و مقدس دارند. چگونه؟ یک شعری می خوانند و یک اسبی در حال حرکت است و سوار بر اسب هم شیی نورانی هست و خواننده سنتی یا پاپ هم در حال خواندن آواز است.

خوب این هم شد گفتگو از امام در رسانه. خوب معلوم است که ما با این عملکرد در زمره ظالمان شناخته می شویم، معلوم است که با این عملکرد در صف ظالمان قرار می گیریم. چرا ما صریحا می خوانیم، و آنکه ظلم به حق محمد و آل محمد می کند که فقط معاویه نیست، .

شما چون از سهم امام در رسانه پرسیدید من به این مقطع رسیدم، خوب معلوم است که ظلم اتفاق می افتد. شما بفرمایید که سهم فوتبالیست ها در میان بیش از 65 میلیون نفر ساکنان این سرزمین در رسانه ها چقدر است؟ مشخص کنید که سهم نویسنده ها چقدر است، سهم شاعران چقدر است، سهم صنعت کاران چقدر است، سهم وکلا و ... را معلوم کنید و تقسیم به نسبت بکنید و بگویید که این مقدار هم سهم فوتبالیست ها است، آیا از نظر شما در ایران معلم‌ها، اساتید دانشگاهی، خطاطان، محققان سهمشان مراعات شده و داده شده؟ یا فوتبالیست ها و هنرپیشه ها و مجریان تلویزیون؟

شما می بینید که به ظالمانه ترین شکلی برنامه سازان رسانه ملی سهم 65 میلیون ایرانی را داده اند به فوتبالیست ها و آواز خوانها و هنرپیشه ها!!!

مظلوم

این ظلم به همه مردم است ظلم به معلم ها، ظلم به محقق ها، ظلم به روزنامه نگاران و ... حالا شما می توانید مقایسه بکنید از این میزان سهم ظالمانه ای که به فوتبالیست ها و هنر پیشه ها داده شده، که معمولا در همه برنامه ها حضور دارند، مثلا اول سال نو و تمام اعیاد در برنامه ها هستند، اینها داده شده اند آیا می توانید در مقایسه بفرمایید که چند صدم آنچه به این قشر داده شده، اختصاص داده شده به گفتگو از امام زمان(عج) که مالک و صاحب کل هستی اند؟ حالا اگر با این مقایسه که قابل کمی کردن و قابل آمارگیری است، اگر شما به اعتراف به این ظلم نمی رسید پس به چه چیزی می رسید؟ قطعا اعتراف خواهید کرد که ظلم اتفاق افتاده است.

حالا پیامد این برخود چه می شود؟ پیامد مشخص است و ساده، رسول خدا فرمودند: کسی که امام زمانش را نشناسد و بمیرد، به مرگ در جاهلیت مرده است.

هزاران هزار آدمی که هر روز به گورستان برده می‌‌شوند، چه تعدادی از این افراد نسبت به امام خودشان معرفت پیدا کرده‌اند؟

 

- چه کسی مسئول تجربه مرگ جاهلی این افراد است؟ آیا فوتبالیست‌ها مسئولند یا هنرپیشه‌ها؟

نه، ما مسئولیم که سهم همه عالم رو دادیم به فوتبالیست ها، یکی از نتایج قطعی این گونه برخورد، این است که جماعت بزرگی مجال معرفت امام حی را پیدا نمی کنند و از دنیا می روند.

چرا که در همین حدی هم که در رسانه ها به امام زمان(عج) پرداخته می شود نیز یک برخورد سانتی مانتال احساسی است و اندکی هم مطالب کلی بی خاصیت، غیبت کبری، غیبت صغری و پایان که مطالبی هم که بیان می شود غالبا خاصیت ندارد چرا که دانستن و ندانستن آن فائده ای ندارد و با ندانستن آن اتفاقی نمی افتد.

تمام مردم شیعه بدانند غیبت صغری چند سال بوده و غیبت کبری چندسال خواهد بود، هیچ فائده ای ندارد، یعنی موجب نجات نمی شود. همه خلق عالم بدانند که سال 255 در نیمه شعبان امام زمان(عج) به دنیا آمدند، خوب بدانند و یا اصلا ندانند، اتفاقی نمی افتد، وقتی می گویید معرفت، منظور این نیست که شما بیایید و شماره کفش امام زمان را به اطلاع مردم برسانید، معرفت چیزی است که باعث اتفاقی در جان می شود، در حالی که ما گمان می کنیم که معرفت یعنی آگاهی و اطلاعاتی راجع به مسائل تاریخی و شناسنامه ای. در حالی که معرفت یعنی رسیدن به نوعی عرفان و شناخت که عرفان و شناخت وقتی حادث و حاصل شود تحول جان اتفاق می افتد.

یکی از بزرگترین مصیبت های ما مردم، عدم معرفت درباره جایگاه امام است، جایگاه امام را نمی شناسیم، به همین خاطر به امام به عنوان یکی از دیگران یا یکی چون دیگران نگاه می کنیم،امام یکی از دیگران یا یکی چون دیگران، یکی در عرض دیگران نیست، جایگاه و مقام در واقع در طول قابل شناسایی است، نه در عرض دیگران.دیگری وجود ندارد،وجود همه عاریتی است. این باید فهمیده بشود، وجود کل مخلوقات، عاریتی است وطفیلی وجود امام است یعنی خلائق موجودند از صدقه سر وجود حضرات معصومین و امام زمان علیهم السلام، پس همه عالم متعلق به این بزرگان و متعلق به جانشین خدا وخلیفه خدا و امام مبین هست. هر چه دیگران سهم می برند از قبل ایشان است که سهم می برند

مگر در ابتدای سال نو نمی گویید که یا مقلب القلوب و الابصار ... حول حالنا الی احسن الحال. تحول در جان و تغییر قلوب منوط به معرفت است و نه منوط به آگاهی. آگاهی در صفحه ذهن اتفاق می افتد، اما معرفت از مقوله آگاهی صرف نیست، اطلاعات صرف نیست، معرفت همین که بیاید و کسی واجد معرفت شود، متحول شده است.

حالا وقتی می گوییم که از امام زمان و مهدویت گفتگو کنید، فقط اطلاعات عمومی به مردم می دهیم یعنی اطلاعات شناسنامه ای.

خوب معلوم است که این افتاق نمی افتد یعنی معرفت حاصل نمی شود و و قتی این اتفاق نیفتد آن وقت ما دائما به دنبال عواملی می گردیم که باعث شده که بچه های ما در جامعه نسبت به اخلاقیات و شرعیات بی تفاوت باشند. ما باید نوع نگاهمان را عوض کنیم.

 

- به نظر شما راهکار عملی برای حل این مشکل چیست؟

و اینکه برنامه سازان ما نیز از سر دلسوزی و برای اینکه گام مثبتی در این خصوص بردارند اقدام به ساخت اینگونه برنامه ها می کنند، و قطعا خواست این دوستان نیز ارتقاء سطح معرفت مردم است پس چه باید کرد و مشکل کجاست؟

خوب این دوستان برنامه ساز نیز تربیت یافته همین رسانه ها هستند، یعنی فرزندان ما هستند که در همین نظام آموزشی و در دانشگاه های ما تحصیل کرده اند و الان در رسانه ها مشغول به فعالیت هستند. یعنی حاصل عمل خودمان هستند، یعنی حاصل و محصول همین تربیتی آموزش و پرورش هستند اینها دست پرورده های همین برنامه ها و کارتون ها هستند، اینها از همین مجموعه بیرون آمده اند. پس بر اینها حرجی نیست.

من تیتروار عرض می کنم و عبور می کنم معلمین ما باید در این موضوع نگاهشان را عوض کنند.


[ دوشنبه 91/6/20 ] [ 10:11 عصر ] [ فریبا معلم ] [ نظرات () ]

نگرانی درمورد اینکه سرکار چه لباسی بپوشید که هم تاثیرگذار باشد و هم موجه به سختی های کار اضافه می کند و اگر تازه کار باشید واقعا می تواند به موردی استرس زا در شما تبدیل شود، اما چه می توان کرد؟...

با استفاده از نکته های پیشنهادی که در ادامه می آید می توانید درباره انتخاب لباس کارتان تصمیم بگیرید.

 

 مثل خودتان لباس بپوشید

لباس های رسمی مثل کت وشلوار برای کار بسیار مناسب هستند اما اگر احساس ناراحتی شما در آنها بسیار مشهود باشد، بهتر آن است که رسمی نپوشید و به همان شیوه لباس بپوشید که مخصوص خودتان است؛ البته با کمی محافظه کاری که شما را شیک تر و دوست داشتنی تر کند.

 

 مناسب با کارتان لباس بپوشید

اگر مستقیما با مشتری سروکار دارید، لازم است شاداب و خوش تیپ به نظر برسید ولی اگر تمام مدت در یک اتاق هستید یا شغلتان تمیز و اتو کشیده نیست می توانید لباستان را با آزادی بیشتری انتخاب کنید. اگر با بچه ها سروکار دارید بهتر است ساده تر لباس بپوشید. بچه ها پیچیده نیستند. شما هم پیچیده عمل نکنید.

 

 موها و آرایش ساده داشته باشید

صبح ها بیشتر از 30 دقیقه وقت خود را صرف آماده شدن نکنید. بیش از حد با موها و آرایش صورتتان بازی نکنید. مدل های ساده مو و آرایش های ملایم برای کار مناسب تر است.

 

خلاق باشید

می توانید با عوض کردن نوع دکمه های یک لباس آن را از یک لباس غیررسمی به لباسی موجه و مناسب تبدیل کنید.

 

 لباس تنگ نپوشید

لباس تنگ انتخاب درستی برای لباس کار نیست. کار همیشه همراه با فعالیت است حتی اگر پشت میزنشین باشید، لباس تنگ فعالیت داشتن را مشکل می کند. تمام مدت کار لباس تنگ پوشیدن اصلا کار راحتی نخواهد بود و همچنین پوشیدن لباس های خیلی گشاد می تواند شما را نامرتب و شلخته نشان دهد.

 

 کفش هایتان را برق بیندازید

داشتن کفش های تمیز و براق شما را مرتب تر نشان می دهد.

 

 شک نداشته باشید

اگر برای پوشیدن یک لباس یا استفاده از یک لباس جانبی مثل شال، دستمال گردن و... در شک هستید آن را کنار بگذارید. تمام طول روز را با شک گذراندن و به این فکر کردن که انتخابتان درست بوده یا نه، انرژی شما و تمرکزتان را خواهد گرفت پس چیزی بپوشید که واقعا به آن مطمئن هستید و در آن احساس راحتی می کنید.

 

 کفش پاشنه دار برای هر کسی مناسب نیست

کفش پاشنه دار به نظر بعضی ها خیلی دخترانه و برای بعضی ها باعث عذاب کشیدن در راه رفتن است، ولی اگر می خواهید خوب لباس بپوشید یا جوان تر و شاداب تر به نظر برسید، نه همیشه ولی گاهی وقت ها پوشیدن کفش پاشنه دار می تواند کمک خوبی برای شما باشد. پس بهتر است یک جفت کفش پاشنه دار با پاشنه متوسط داشته باشید، ولی اگر باز هم فکر می کنید با این نوع کفش احساس راحتی نمی کنید؛ به هیچ وجه کفش پاشنه بلند نپوشید.

 

 به لباس پوشیدنتان اعتماد داشته باشید

با اعتماد به نفس به خودتان نگاه کنید و همیشه شاداب باشید. هیچ چیز مهم تر از آن نیست که انتخاب خودتان را قبول داشته باشید.

 

 حتما این رنگ ها را در لباس خودتان داشته باشید

قهوه ای، مشکی، سفید و خاکستری رنگ هایی است که همیشه به راحتی با بقیه رنگ ها هماهنگ می شوند. اگر می خواهید جوان تر به نظر برسید از ترکیب رنگ سفید و مشکی استفاده کنید.

 

 خوب لباس پوشیدن به معنای گران پوشیدن نیست

لازم نیست حتما لباس کارتان از مارک های خاصی باشد تا احساس خوبی داشته باشید و مهم تر از قیمت و مارک ؛ خوش دوخت بودن آن و مرتب بودن لباس است.

 

 کفش جلوباز نپوشید

این مدل کفش انتخاب درستی برای محل کار نیست زیرا شما را در انتخاب جوراب محدود می کند و همیشه باید مواظب ناخن های پایتان هم باشید چه مرد باشید و چه زن.

 

 خریدتان را فقط از یک فروشگاه انجام دهید

اگر از فروشگاهی بلوز خریدید از هما ن جا برای آن شلوار و ژاکت و... انتخاب کنید به این ترتیب بهتر می توانید لباس هایتان را با هم هماهنگ کنید.


[ دوشنبه 91/6/20 ] [ 10:8 عصر ] [ فریبا معلم ] [ نظرات () ]

 


[ دوشنبه 91/6/20 ] [ 9:31 عصر ] [ فریبا معلم ] [ نظرات () ]

 


[ دوشنبه 91/6/20 ] [ 9:30 عصر ] [ فریبا معلم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب
RoozGozar.cOm--->

کد موسیقی برای وبلاگ



بازدید امروز: 10
بازدید دیروز: 38
کل بازدیدها: 509028