سهم امام بیشتر است یا فوتبالیست ها؟ - زندگی شیرین
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://zendegysherin.ParsiBlog.com
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

قسمت اول 


دکتر اسماعیل شفیعی سروستانی، محقق و پژوهشگری توانمند و از نویسندگان و روزنامه ‌نگاران فعال عصر ماست که تاکنون بیش از 670 مقاله، 150 رساله ‌پژوهشی و 30 کتاب مستقل در حوزه‌های گوناگون فرهنگی، از قبیل غرب‌شناسی، ادبیات فارسی، مطالعات فرهنگی و به‌ ویژه مطالعات مهدوی و آخرالزّمان شناسی، از ایشان به‌ چاپ رسیده ‌است. استاد  با تأسیس «موسسه فرهنگی موعود»، گام ارزنده ای را در جهت نشر معارف حقه علوی و ترویج فرهنگ ناب مهدوی برداشت و اکنون نیز به عنوان سردبیر و مدیر مسوول ماهنامه فرهنگی «موعود عصر» و همچنین پایگاه اینترنتی موعود، در این زمینه فعالیت می نماید.


- حضرتعالی در برخی از مقالات، به نوعی نگاه انتقاد آمیز در خصوص عملکرد رسانه ها به ویژه صدا و سیما در خصوص مقوله مهدویت داشته اید، اگر امکان دارد در این خصوص توضیحاتی را بفرمایید؟

ما وقتی می گوییم که جایگاه این موضوع(مهدویت) در رسانه ها، جایگاه این موضوع در عمل اجتماعی، سیاسی، کجاست؟ همه اش ناظر به یک سوء برداشت و سوء تفاهم است.

یک سوء تفاهم اتفاق افتاده است. مثل اینکه شما می گویید که سهم مالک این خانه، در استفاده از این خانه چقدر است؟

این سوال به نظر شما وجهی دارد؟ یک سوال بی معنی است. سهم مالک این خانه در استفاده از این خانه، کل خانه است.

اینکه می گویم سوء تفاهم اتفاق افتاده است بخاطر اینکه جایگاه امام(عج) شناخته نشده است. یکی از بزرگترین مصیبت های ما مردم، عدم معرفت درباره جایگاه امام است، جایگاه امام را نمی شناسیم، به همین خاطر به امام به عنوان یکی از دیگران یا یکی چون دیگران نگاه می کنیم، امام یکی از دیگران یا یکی چون دیگران، یکی در عرض دیگران نیست، جایگاه و مقام در واقع در طول قابل شناسایی است، نه در عرض دیگران. دیگری وجود ندارد، وجود همه عاریتی است. این باید فهمیده بشود، وجود کل مخلوقات، عاریتی است و طفیلی وجود امام است یعنی خلائق موجودند از صدقه سر وجود حضرات معصومین و امام زمان علیهم السلام، پس همه عالم متعلق به این بزرگان و متعلق به جانشین خدا و خلیفه خدا و امام مبین هست. هر چه دیگران سهم می برند از قبل ایشان است که سهم می برند.

شما چون از سهم امام در رسانه پرسیدید من به این مقطع رسیدم، خوب معلوم است که ظلم اتفاق می افتد. شما بفرمایید که سهم فوتبالیست ها در میان بیش از 65 میلیون نفر ساکنان این سرزمین در رسانه ها چقدر است؟ مشخص کنید که سهم نویسنده ها چقدر است، سهم شاعران چقدر است، سهم صنعت کاران چقدر است، سهم وکلا و ... را معلوم کنید و تقسیم به نسبت بکنید و بگویید که این مقدار هم سهم فوتبالیست ها است، آیا از نظر شما در ایران معلم ها، اساتید دانشگاهی، خطاطان، محققان سهمشان مراعات شده و داده شده؟ یا فوتبالیست ها و هنرپیشه ها و مجریان تلویزیون؟

پس بقیه جایی برای سخن ندارند، یعنی اجازه ای نیست برای گفتگو کردن، چرا گفتگو می کنند وقتی که عددی نیستند؟ همه خلق خدا طفیلی اند و مخلوقات طفیلی اند. به تبع هستند، یعنی وجودشون به تبع ایشان است. در طول قابل شناسایی هست. یعنی امام(عج) رجحان و برتریت و افضلیت و اشرفیت و اولویت دارند.

اگر این معنا درک شود متوجه می شویم که در هر کجا و هر موضوعی از معاملات و مناسبات فردی و جمعی که می خواهد گفتگو و شناسایی و تصمیم گیری شود، در امور جزئی و کلی همه مناسبات فردی و جمعی مادی و معنوی، اولویت و اولیت و اشرفیت و افضلیت با امام حی است. یعنی در تمام امور جزئی و کلی، مادی و معنوی، همه معاملات و مناسبات، درباره کل مخلوقات، همینکه بخواهید واردش شوید اولیت، اشرفیت و افضلیت به امام زمان (عج) است. اول هست و آخر هست. و اگر در این خصوص از این پنجره وارد نشوید، هر سخن دیگری و هر عمل دیگری با احتیاط می گویم که قابل قبول نیست.

امام زمان
- آیا عملکرد رسانه های ما در خصوص مهدویت و مقوله انتظار حضرت صاحب(عج) قابل قبول است؟

در خصوص رسانه های موجود ما باید عرض کنم که اساسا در ماهیت این رسانه ها سخن و جود دارد و قابل نقد و بررسی هستند تا عملکرد،

از ماهیت تا عملکرد و صورت های بیرونی قابل گفتگو و قابل نقد است، شما با مجموعه ای از برنامه ها و برنامه سازان روبرو هستید که در غفلت تمام عیار از این مباحث ولایی و مهدوی، در غفلت از جایگاه و شأن امام و سهم امام که مالک همه عالمند، حتی به اندازه یک محصول تبلیغاتی ناچیز مثل پفک و ... ، برای امام مالک و ولی تام و تمام، احترام قائل نیستند تا چه رسد به اینکه حق قائل باشند. به همین خاطر می بینید که اصلا امام عصر(عج) در رسانه های ما جایگاه ندارد. از نظر من اصلا رسانه کیست که بخواهد جایگاه داشته باشد. تا چه رسد به اینکه بخواهد به دیگری جایگاه بدهد. او کسی نیست که بخواهد به امام جایگاه بدهد. او باید از امام کسب وجهه کند، کسب جایگاه و شأن کند، عددی نیست. من میگویم که تمام دیدار و گفتگوها باید عوض شود، تمام نگرش ها و ادبیات باید عوض شود، چه جایگاهی در رسانه دارد؟ رسانه کیست که باید جایگاه بدهد؟ حالا این کسی که خودش وجهه ای ندارد نباید برای خودش جایگاهی قائل باشد مگر به اذن او. چنان خودش را در عرش قرار داده در اولویت برده، در افضلیت و اشرفیت قرار داده که می خواهد به این امام صاحب همه عالم جایگاه بدهد، سهم بدهد، وقتی هم که می خواهد سهم بدهد به دلیل همان ادامه جهالت و ندانم کاری اش، نگاهش به امام، عوامانه ترین سطح را دارد، عوامانه ترین نگاه را دارد.

یعنی چه؟ یعنی اولا از میان هزاران برنامه و برنامه ساز رادیویی و تلویونی، هزاران و میلیونها ساعت در سال، یک بخش بسیار ناچیز غیر قابل نگاه وتوجه، که می شود فرض کنید دو ساعت در هفته، یک نگاه سانتی مانتلالیزم شاعرانه نه، بلکه احساسی سانتی مانتال، به این وجود شریف و مقدس دارند. چگونه؟ یک شعری می خوانند و یک اسبی در حال حرکت است و سوار بر اسب هم شیی نورانی هست و خواننده سنتی یا پاپ هم در حال خواندن آواز است.

خوب این هم شد گفتگو از امام در رسانه. خوب معلوم است که ما با این عملکرد در زمره ظالمان شناخته می شویم، معلوم است که با این عملکرد در صف ظالمان قرار می گیریم. چرا ما صریحا می خوانیم، و آنکه ظلم به حق محمد و آل محمد می کند که فقط معاویه نیست، .

شما چون از سهم امام در رسانه پرسیدید من به این مقطع رسیدم، خوب معلوم است که ظلم اتفاق می افتد. شما بفرمایید که سهم فوتبالیست ها در میان بیش از 65 میلیون نفر ساکنان این سرزمین در رسانه ها چقدر است؟ مشخص کنید که سهم نویسنده ها چقدر است، سهم شاعران چقدر است، سهم صنعت کاران چقدر است، سهم وکلا و ... را معلوم کنید و تقسیم به نسبت بکنید و بگویید که این مقدار هم سهم فوتبالیست ها است، آیا از نظر شما در ایران معلم‌ها، اساتید دانشگاهی، خطاطان، محققان سهمشان مراعات شده و داده شده؟ یا فوتبالیست ها و هنرپیشه ها و مجریان تلویزیون؟

شما می بینید که به ظالمانه ترین شکلی برنامه سازان رسانه ملی سهم 65 میلیون ایرانی را داده اند به فوتبالیست ها و آواز خوانها و هنرپیشه ها!!!

مظلوم

این ظلم به همه مردم است ظلم به معلم ها، ظلم به محقق ها، ظلم به روزنامه نگاران و ... حالا شما می توانید مقایسه بکنید از این میزان سهم ظالمانه ای که به فوتبالیست ها و هنر پیشه ها داده شده، که معمولا در همه برنامه ها حضور دارند، مثلا اول سال نو و تمام اعیاد در برنامه ها هستند، اینها داده شده اند آیا می توانید در مقایسه بفرمایید که چند صدم آنچه به این قشر داده شده، اختصاص داده شده به گفتگو از امام زمان(عج) که مالک و صاحب کل هستی اند؟ حالا اگر با این مقایسه که قابل کمی کردن و قابل آمارگیری است، اگر شما به اعتراف به این ظلم نمی رسید پس به چه چیزی می رسید؟ قطعا اعتراف خواهید کرد که ظلم اتفاق افتاده است.

حالا پیامد این برخود چه می شود؟ پیامد مشخص است و ساده، رسول خدا فرمودند: کسی که امام زمانش را نشناسد و بمیرد، به مرگ در جاهلیت مرده است.

هزاران هزار آدمی که هر روز به گورستان برده می‌‌شوند، چه تعدادی از این افراد نسبت به امام خودشان معرفت پیدا کرده‌اند؟

 

- چه کسی مسئول تجربه مرگ جاهلی این افراد است؟ آیا فوتبالیست‌ها مسئولند یا هنرپیشه‌ها؟

نه، ما مسئولیم که سهم همه عالم رو دادیم به فوتبالیست ها، یکی از نتایج قطعی این گونه برخورد، این است که جماعت بزرگی مجال معرفت امام حی را پیدا نمی کنند و از دنیا می روند.

چرا که در همین حدی هم که در رسانه ها به امام زمان(عج) پرداخته می شود نیز یک برخورد سانتی مانتال احساسی است و اندکی هم مطالب کلی بی خاصیت، غیبت کبری، غیبت صغری و پایان که مطالبی هم که بیان می شود غالبا خاصیت ندارد چرا که دانستن و ندانستن آن فائده ای ندارد و با ندانستن آن اتفاقی نمی افتد.

تمام مردم شیعه بدانند غیبت صغری چند سال بوده و غیبت کبری چندسال خواهد بود، هیچ فائده ای ندارد، یعنی موجب نجات نمی شود. همه خلق عالم بدانند که سال 255 در نیمه شعبان امام زمان(عج) به دنیا آمدند، خوب بدانند و یا اصلا ندانند، اتفاقی نمی افتد، وقتی می گویید معرفت، منظور این نیست که شما بیایید و شماره کفش امام زمان را به اطلاع مردم برسانید، معرفت چیزی است که باعث اتفاقی در جان می شود، در حالی که ما گمان می کنیم که معرفت یعنی آگاهی و اطلاعاتی راجع به مسائل تاریخی و شناسنامه ای. در حالی که معرفت یعنی رسیدن به نوعی عرفان و شناخت که عرفان و شناخت وقتی حادث و حاصل شود تحول جان اتفاق می افتد.

یکی از بزرگترین مصیبت های ما مردم، عدم معرفت درباره جایگاه امام است، جایگاه امام را نمی شناسیم، به همین خاطر به امام به عنوان یکی از دیگران یا یکی چون دیگران نگاه می کنیم،امام یکی از دیگران یا یکی چون دیگران، یکی در عرض دیگران نیست، جایگاه و مقام در واقع در طول قابل شناسایی است، نه در عرض دیگران.دیگری وجود ندارد،وجود همه عاریتی است. این باید فهمیده بشود، وجود کل مخلوقات، عاریتی است وطفیلی وجود امام است یعنی خلائق موجودند از صدقه سر وجود حضرات معصومین و امام زمان علیهم السلام، پس همه عالم متعلق به این بزرگان و متعلق به جانشین خدا وخلیفه خدا و امام مبین هست. هر چه دیگران سهم می برند از قبل ایشان است که سهم می برند

مگر در ابتدای سال نو نمی گویید که یا مقلب القلوب و الابصار ... حول حالنا الی احسن الحال. تحول در جان و تغییر قلوب منوط به معرفت است و نه منوط به آگاهی. آگاهی در صفحه ذهن اتفاق می افتد، اما معرفت از مقوله آگاهی صرف نیست، اطلاعات صرف نیست، معرفت همین که بیاید و کسی واجد معرفت شود، متحول شده است.

حالا وقتی می گوییم که از امام زمان و مهدویت گفتگو کنید، فقط اطلاعات عمومی به مردم می دهیم یعنی اطلاعات شناسنامه ای.

خوب معلوم است که این افتاق نمی افتد یعنی معرفت حاصل نمی شود و و قتی این اتفاق نیفتد آن وقت ما دائما به دنبال عواملی می گردیم که باعث شده که بچه های ما در جامعه نسبت به اخلاقیات و شرعیات بی تفاوت باشند. ما باید نوع نگاهمان را عوض کنیم.

 

- به نظر شما راهکار عملی برای حل این مشکل چیست؟

و اینکه برنامه سازان ما نیز از سر دلسوزی و برای اینکه گام مثبتی در این خصوص بردارند اقدام به ساخت اینگونه برنامه ها می کنند، و قطعا خواست این دوستان نیز ارتقاء سطح معرفت مردم است پس چه باید کرد و مشکل کجاست؟

خوب این دوستان برنامه ساز نیز تربیت یافته همین رسانه ها هستند، یعنی فرزندان ما هستند که در همین نظام آموزشی و در دانشگاه های ما تحصیل کرده اند و الان در رسانه ها مشغول به فعالیت هستند. یعنی حاصل عمل خودمان هستند، یعنی حاصل و محصول همین تربیتی آموزش و پرورش هستند اینها دست پرورده های همین برنامه ها و کارتون ها هستند، اینها از همین مجموعه بیرون آمده اند. پس بر اینها حرجی نیست.

من تیتروار عرض می کنم و عبور می کنم معلمین ما باید در این موضوع نگاهشان را عوض کنند.


[ دوشنبه 91/6/20 ] [ 10:11 عصر ] [ فریبا معلم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب
RoozGozar.cOm--->

کد موسیقی برای وبلاگ



بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 46
کل بازدیدها: 509732