http://zendegysherin.ParsiBlog.com | ||
آخرین مطالب
لینک دوستان |
بر گور لیلی
آخر گشوده شد ز هم آن پرده های راز آخر مرا شناختی ای چشم آشنا چون سایه دیگر از چه گریزان شوم ز تو من هستم آن عروس خیالات دیرپا
چشم منست اینکه در او خیره مانده ای لیلی که بود؟ قصه چشم سیاه چیست؟ در فکر این مباش که چشمان من چرا چون چشم های وحشی لیلی سیاه نیست
در چشم های لیلی اگر شب شکفته بود در چشم من شکفته گل آتشین عشق لغزیده بر شکوفه لب های خامشم بس قصه ها ز پیچ و خم دلنشین عشق
در بند نقش های سرابی و غافلی برگرد ... این لبان من، این جام بوسه ها از دام بوسه راه گریزی اگر که بود ما خود نمی شدیم چنین رام بوسه ها! [ پنج شنبه 91/9/16 ] [ 2:24 عصر ] [ فریبا معلم ]
[ نظرات () ]
|
درباره وبلاگ
موضوعات وب
لینک های مفید
آرشیو مطالب
امکانات وب بازدید امروز: 43 بازدید دیروز: 24 کل بازدیدها: 516772 |
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |