حضرت ابوالفضل(علیه السلام) نیز با آن فداکاریهایش میخواست به آنان بفهماند که محبت خدا و محبت دوستان خدا چیز دیگری است که تحمل هرگونه دشواری در راه آن شیرین است.
ما درجات و مقامات شهدای کربلا را نمیتوانیم درک کنیم
حضرت آیت الله بهجت(ره) در فرمایشات خود درباره درسهای کریلا فرمودهاند: حضرت سیّدالشهدا(علیه السلام) با اختیار خود آن همه مصایب و شهادت و اسارت اهل و عیال خود را تحمل نمود؛ زیرا پیوسته و حتی در روز عاشورا بر آن حضرت عرضه میشد که یا نصر و پیروزی را انتخاب کنند و یا لقاءاللّه و معاهده و پیمانی را که با خدا بسته است، ولی ایشان با اختیار خود آن مقامات عالیه را انتخاب کردند.
خدا میداند که آنها چه میدیدند!
حضرت قاسم(علیه السلام) راجع به مرگ میگوید: «اَحْلی مِنَ الْعَسَلِ.»به نقل از قاسم بن حسن (علیه السلام) شیرینتر از عسل است. آیا این تعبیر شوخی است؟!
ما نمیتوانیم درجات و مقامات آنها را تعقل و درک کنیم که چه خبر بوده و چه درک میکردند و چه میدیدند، همین قدر نقل شده که امام حسین(علیه السلام) مقامات اخروی آنها را به آنان نشان داد.
این که نقل شده عباس(علیه السلام) در روز عاشورا در میدان جنگ در برابر دشمن لخت شد و زره را از تن درآورد، یک کار عادی و آسان نبود، خواست به دشمن بفهماند که ما از روی عقیده و مرام، راه شهادت را اختیار و انتخاب کردهایم، نه از روی ناچاری و اجبار و تهدید و اکراه و یا به جهت شرم و حیا، بلکه این مرام ما است، و شجاعانه و عاشقانه و داوطلبانه میجنگیم و کشته میشویم و باکی از شهادت نداریم، و طرف مقابل عمر سعد بیچاره و دربند و اسیر ملک «ری» است.
حضرت ابوالفضل(علیه السلام) نیز با آن فداکاریهایش میخواست به آنان بفهماند که محبت خدا و محبت دوستان خدا چیز دیگری است که تحمل هرگونه دشواری و ناگواری و سختی در راه رسیدن به آن، سهل و آسان و شیرین است.